۱۳۹۵/۱۲/۱۲   1:8  ویزیٹ:4206     فرهنگی ، اعتقادی


تـربـیـت فـرزند, مقوله اى سهل و ممتنع است

 


مقدمه

 

تـربـیـت فـرزند, مقوله اى سهل و ممتنع است .

سهل است چون اگر به روال طبیعى و تحت ثاثیر فطرت سالم انجام گیرد, نه مشکل خاصى دارد و نه کمبودى .

ممتنع است زیرا با توسعه زندگى شـهـرنشینى , ارتباطات , تکنولوژى , کانالیزه شدن بسیارى از مجارى تربیتى , آموزشى , اقتصادى , سـیاسى و...

هزاران معضل وموضوع تازه در مسیر تربیت کودکان و نوجوانان و جوانان حادث شده است وبسیارى از خانواده ها به کانون هاى بحران اخلاقى و تربیتى و عاطفى تبدیل گشته اند.

دیـگـر بـى سواد بودن والدین توجیه پذیر نیست .

آنها هرگز نمى توانند مشکلات اخلاقى و عاطفى فـرزنـدانشان را تجزیه و تحلیل کنند و راهى براى اصلاح بیابند.

اینک پدر و مادر باید با مقوله هاى تـربـیـتـى و روان شـنـاسى کودک و نوجوان و جوان آشنا باشند.در صورت امکان باید با مشاوران صاحب نظر گفتگو کنند و چگونگى ارتباط با فرزندان را زیر نظر آنها تنظیم نمایند.حداقل کارى که هر پدر و مادرى باید انجام دهد آن است که مسائل ساده وسهل الوصول و کلى را دربـاره تـربـیـت و برخورد با فرزندان خویش فراگیرد و خود رااز فراگیرى و اعمال آنها بى نیاز نداند.

شـیـوه پیامبر اسلام (ص ) و ائمه اطهار(ع ) در تربیت و ارتباط با مردم , به ویژه باکودکان , این امور سـهـل الوصول و کلى و در عین حال مطابق با فطرت و عقل سلیم رابه ما مى آموزد.

به عقیده ما آنها به خاطر وصل بودن به منبع وحى و داشتن گوهرعصمت , از خطا و لغزش در امان هستند و لذا شیوه اى را که در تربیت کودکان توصیه مى کنند سالم ترین و دست یافتنى ترین روش هاست .

در این مجموعه که محور آن , شیوه ارتباط والدین با کودکان است روایات وحکایات برگزیده اى از پـیـامـبر اکرم (ص ) و ائمه اطهار(ع ) و سالکان راه ایشان ونکته هایى از دوران کودکى بزرگان و...جـمـع آورى شده است که تا حدى طریقه مواجهه و هماهنگى با دنیاى کودکان را تصویر مى کند.امید است که مفید واقع شود.

 

1 - توجه به کودک

 

گروهى از کودکان مشغول بازى بودند.

ناگهان با دیدن پیامبر(ص )که به مسجد مى رفت , دست از بـازى کـشـیـدنـد و بـه سـوى حـضـرت دویدند و اطرافش را گرفتند.آنها دیده بودند پیامبر اکـرم (ص ),حسن (ع ) و حسین (ع ) را به دوش خود مى گیرد و با آنها بازى مى کند.به این امید, هر یک دامن پیامبر را گرفته , مى گفتند: شتر من باش ! پـیامبر مى خواست هر چه زودتر خود را براى نماز جماعت به مسجد برساند, اما دوست نداشت دل پـاک کـودکـان را بـرنـجاند.

بلال درجستجوى پیامبر از مسجد بیرون آمد, وقتى جریان را فهمید خـواسـت بـچه ها را تنبیه کند تا پیامبر را رها کنند.آن حضرت وقتى متوجه منظوربلال شد, به او فرمود: تنگ شدن وقت نماز براى من ازاین که بخواهم بچه ها را برنجانم بهتر است .پیامبر از بلال خواست برود و از منزل چیزى براى کودکان بیاورد.بلال رفت و با هشت دانه گردو بـرگـشـت .

پـیـامـبـر(ص ) گـردوهـا را بین بچه ها تقسیم کرد و آنها راضى و خوشحال به بازى خودشان مشغول شدند.((1)) بیان : توجه به نیاز و خواسته هاى کودک از اصول اولیه تربیت است .آسان ترین و پسندیده ترین راه , راضـى کـردن کودکان و همان روش متواضعانه پیامبر است که علاوه بر تامین نیاز کودک , به آنها نوعى شخصیت نیز مى بخشد.

 

2 - مسؤولیت پدران

 

روزى عده اى از کودکان در کوچه مشغول بازى بودند.

پیامبر(ص )در حین عبور, چشمش به آنها افتاد و خواست نقش بسیار بزرگ پدران و مسؤولیت سنگین آنها را در رشد کودک به همراهانشان گوشزدکند.فرمود:واى بر فرزندان آخرالزمان از دست پدرانشان .اطـرافـیـان پیامبر با شنیدن این جمله به فکر فرو رفتند.لحظه اى فکرکردند شاید منظور پیامبر, فرزندان مشرکان است که در تربیت فرزندانشان کوتاهى مى کنند.

عرض کردند: یا رسول اللّه , آیا منظورتان مشرکین است ؟ - نـه , بلکه پدران مسلمانى را مى گویم که چیزى از فرایض دینى رابه فرزندان خود نمى آموزند و اگـر فـرزنـدانشان پاره اى از مسائل دینى رافراگیرند, پدران آنها,ایشان را از اداى این وظیفه باز مى دارند.

اطرافیان پیامبر با شنیدن این سخن , تعجب کردند که آیا چنین پدران بى مسؤولیتى نیز هستند.پـیامبر که تعجب آنها را از چهره شان خوانده بود ادامه داد: تنهابه این قانع هستند که فرزندانشان از مال دنیا چیزى را به دست آورند.... آنگاه فرمود: من از این قبیل پدران بیزار و آنان نیز از من بیزارند.((2)) بـیـان : در عـصـر حاضر, دلیل دور بودن و ناآگاهى قشر عظیمى ازکودکان و نوجوانان از مسائل مذهبى , بى توجهى والدینشان به این مساله مهم است .

 

3 - تبعیض ناروا

 

سـال هـا از بعثت پیامبر اکرم (ص ) گذشته بود.هنوز افکار دوران جاهلیت و تبعیض بین فرزندان وجـود داشت .مردى عرب , آن روزبراى انجام دادن کارى دست دو فرزندش را گرفت و شرفیاب محضررسول اکرم (ص ) شد.هنگامى که نشسته بود, یکى از فرزندان خود رادرآغوش گرفت , به او محبت کرد و او را بوسید و به فرزند دیگرش توجهى نکرد.پیغمبر که این صحنه تاثرانگیز را مشاهده کرد نتوانست طاقت بیاورد, پس فرمود: چرا با فرزندان خود به طور عادلانه رفتارنمى کنى ؟ آن مرد عرب جوابى جز سکوت نداشت .

سرش را پایین انداخت وعرق شرم بر پیشانى اش نشست .او در آن روز دریـافت که کارش اشتباه بوده است و فهمید که درنگاه کردن نیز نباید بین فرزندان فرقى گذاشت .

((3))

4 - تربیت قبل از تولد

 

 

مـلامحمدتقى مجلسى از علماى بزرگ اسلام است .وى در تربیت فرزندش اهتمام فراوان داشت و نـسـبـت به حرام و حلال , دقت فراوان نشان مى داد تا مبادا گوشت و پوست فرزندش با مال حرام رشدکند.مـحمدباقر, فرزند ملامحمدتقى , کمى بازیگوش بود.شبى پدربراى نماز و عبادت به مسجد جامع اصـفـهـان رفـت .آن کـودک نـیـز همراه پدر بود.

محمدباقر در حیاط مسجد ماند و به بازیگوشى پرداخت .وى مشک پر از آبى را که در گوشه حیاطمسجد قرار داشت با سوزن سوراخ کرد و آب آن را بـه زمـین ریخت .با تمام شدن نماز, وقتى پدر از مسجدبیرون آمد, با دیدن این صحنه , ناراحت شد.دست فرزند را گرفت وبه سوى منزل رهسپار شد.رو به همسرش کرد و گفت : مى دانید که مـن در تربیت فرزندم دقت بسیار داشته ام .

امروز عملى از او دیدم که مرابه فکر واداشت .با این که در مورد غذایش دقت کرده ام که از راه حلال به دست بیاید, نمى دانم به چه دلیل دست به این عمل زشت زده است .حال بگو چه کرده اى که فرزندمان چنین کارى را مرتکب شده است .زن کمى فکر کرد و عاقبت گفت : راستش هنگامى که محمدباقر رادر رحم داشتم , یک بار وقتى به خانه همسایه رفتم , درخت انارى که درخانه شان بود, توجه مرا جلب کرد.

سوزنى را در یکى از انارها فروبردم و مقدارى از آب آن را چشیدم .ملامحمدتقى مجلسى با شنیدن سخن همسرش آهى کشید و به رازمطلب پى برد.((4)) بـیان : اگر در روایات اسلامى تاکید شده که خوردن غذاى حرام ولواندک در نطفه تاثیر سوء دارد به همین جهت است .لذا بزرگان علم تربیت گفته اند: تربیت قبل از تولد شروع مى شود.

 

5 - فرزند, نتیجه دعا

 

عـلـى بـن بـابویه آن مرد بزرگ الهى , در پنجاه سالگى , هنوز صاحب فرزندى نبود.او که عشق و علاقه وافرى به اهل بیت و ائمه اطهار(ع )داشت , طى نامه اى به یکى از نایبان خاص امام زمان (ع ) از اوخواست که از محضر حضرت بقیة اللّه بخواهد براى او دعا کندتاخداوند فرزندى صالح و فقیه به او عـنـایـت فـرمـایـد.تقاضاى آن مردعارف و خداشناس به محضر امام (ع ) رسید.

آن حضرت در جـواب فرمود: او از همسر خود صاحب فرزند نخواهد شد, اما به زودى همسرى نصیب وى خواهد گردید که از وى داراى دو پسر فقیه خواهدگشت .مطابق وعده حضرت امام زمان (ع ), دوران بى فرزندى سپرى شدوخداوند به او سه فرزند پسر داد کـه دو پـسـرش بـه نـام هـاى محمدوحسین به برکت هوش و حافظه فوق العاده شان به بالاترین مراتب فقاهت رسیدند.

مـحـمـد مـعروف به شیخ صدوق در همان دوران طفولیت صاحب نبوغ و هوش سرشارى بود و اساتید خود را به شگفتى وامى داشت .

 

((5)) 

6 - کودک و تاثیرات محیط

 

سـال هـاى سال از حادثه مصیبت بار جنگ دوم جهانى گذشته بود.زنى فرانسوى به جراحى مغز احتیاج پیدا کرد.با این که آن زن آلمانى نمى دانست , اما وقتى چاقوى جراحى به رگى از مغز وى اصابت کرد,زن در حال بى هوشى شروع به خواندن سرودى به زبان آلمانى نمود.چاقو را که از رگ برداشتند, خواندن سرود نیز قطع شد.تکرار این عمل تعجب پزشکان را در پى داشت .

پـس از تحقیقات فراوان , پرده از این راز برداشته شد: هنگام هجوم آلمان به فرانسه , این زن که در آن هنگام کودک خردسالى بیش نبوده ,درخیابان شاهد سرودهایى بوده است که سربازان اشغالگر آلـمـانـى مـى خـوانـده انـد.این سرودها از آن هنگام در ضمیر ناخودآگاه وى محفوظ مانده بوده است .((6)) بـیـان : مـوضوع تاثیر پذیرى در سنین کودکى , در روایات بسیارى مورد تاکید قرار گرفته است و شاید حکمت خواندن اذان و اقامه درگوش راست و چپ کودک بعد از تولد, همین جهت باشد.

 

1.ابن ابى الحدید: شرح نهج البلاغه , چاپ دوم , داراحیاء التراث العربى , بیروت 1386ق , ج 10.

2.ابن ابى فراس , ورام : مجموعه ورام , بنیاد پژوهشهاى اسلامى , 1365 ش , ج1 ,دارالکتب الاسلامیه , ج1 و2.

3.ابن شهرآشوب : مناقب , انتشارات علامه , ج 1و4.

4.ابن هشام : سیره , منشور المکتبة المصطفى , ج 1.

5.الابـیشهى المحلى , شهاب الدین محمدبن احمد ابى الفتح : مستطرف ,ناشرعبدالحمید حنفى , ج 1و2.

6.امـامـى , محمدجعفر: بهترین راه غلبه بر نگرانیها و ناامیدیها, چاپ هشتم ,انتشارات نسل جوان , 1368 ش .

 






انتهای پیام