۱۳۹۶/۹/۱۷   1:54  ویزیٹ:3436     فرهنگی ، اعتقادی


آیا شما هم اهمال کار هستید و اهل تعویق؟

 


آیا شما هم اهمال کار هستید و اهل تعویق؟
حدود 20% انسانها را می توان دچار بیماری «تعویق» به صورت «مزمن» دانست. به شکلی که این نوع رفتار در تمام دوره های سنی و بخشهای مختلف زندگی آنها مشاهده می شود. کسانی که قبضهای خود را دیر پرداخت می کنند، خواندن برای امتحان را به شب آخر واگذار می کنند، برای یک تماس تلفنی 2 دقیقه ای، گاه دو ساعت یا دو روز وقت صرف می کنند و باز هم با سختی دست به تلفن می برند و…
نکته دیگر اینکه به تعویق انداختن، هیج ارتباطی با مهارت مدیریت زمان یا برنامه ریزی ندارد. به عبارت دیگر، تحقیقات نشان داده است کسانی که کارهای خود را به تعویق می اندازند، از لحاظ توانایی تخمین زمانی و نیز برنامه ریزی، تفاوتی با سایر انسانها ندارند. بنابراین، اگر به چنین افرادی پیشنهاد کنید که یک سررسید خوب برای طبقه بندی کارهای روزانه و هفتگی و … تهیه کنند، شبیه این است که بخواهید فردی را که سالها افسردگی مزمن و عمیق را تجربه می کند با گفتن یک حکایت طنز شفا دهید!
همچنین تحقیقات نشان می دهد که این الگوی رفتاری نادرست (یا شاید بیماری) موروثی نیست و با ما به دنیا نمی آید. بلکه به تدریج در ما شکل می گیرد. پدر و مادرهایی که فرزندان خود را به شدت کنترل کرده و از آنها می خواهند که منظم بوده و هر فعالیتی را دقیقاً در زمان مشخصی انجام دهند، بیشتر احتمال دارد چنین فرزندانی را تحویل جامعه دهند.
مطالعات نشان می دهند، ما در کودکی نیازمند این هستیم که با فعالیت های مختلف – با سطوح مختلف مطلوبیت و رنج و لذت – مواجه شویم. آنها را اولویت بندی کنیم و هر یک از آنها را انجام دهیم. اگر این تمرین در کودکی انجام نشده یا پدر و مادر برنامه از پیش طراحی شده ای را برای این منظور در اختیار کودک قرار داده و او را وادار به انجام این کارها بکنند، عملاً قدرت «مدیریت خویشتن» از کودک سلب می شود.
 معمولاً «تعویقی ها»، از مکانیزمهای «خودفریبی» قدرتمندی نیز برخوردارند.
 آنها می توانند به سادگی تغییر اولویت ها را توجیه کنند، آنها شما را قانع می کنند که کار کردن تحت فشار زمانی، قدرت عملکرد را بالا می برد و ده ها دلیل دیگر که نهایتاً رفتار آنها را توجیه می کند.
 «تعویقی ها»، همچنین همواره به دنبال عوامل بیرونی می گردند که تمرکز آن را به هم بزند و بهانه ای برای انجام کارهای دیگر باشد. خوشبختانه در دنیای مدرن امروزی، چک کردن ایمیل، کنترل کردن بازدید سایت، شمردن تعداد لایک های یک پست در فیس بوک، مشاهده کردن موبایل برای کنترل اس ام اس های جدید، و انواع ابزارها به عنوان بهانه هایی مقبول برای منحرف کردن توجه و تمرکز ذهن وجود دارند و مورد استفاده قرار می گیرند.
سایر تحقیقات نشان داده اند که بیماری «به تعویق انداختن» میتواند مشکلات متعددی برای سلامتی فرد ایجاد نماید. این افراد سیستم ایمنی ضعیف تری دارند و بیشتر بیمار   می شوند. نشانه های افسردگی و نیز بیخوابی نیز در اینگونه افراد بیشتر دیده می شود.
به نظر می رسد ساده ترین و دقیق ترین تعریف برای این بیماری، «فاصله زمانی طولانی بین اقدام و عمل» باشد. این فاصله گاه به حدی زیاد می شود که هرگز دست به عمل نمی زنیم. فهرست کتابهایی که قرار است روزی بخوانیم و فیلم هایی که باید روزی ببینیم تنها نمونه هایی از این فاصله اقدام تا عمل هستند.
 شاید تغییر دادن عادت «تعوبق»، در کوتاه مدت کار ساده ای نباشد ولی دلیل ندارد برای «فرار از عمل» «متوقف شویم» و هیچکاری نکنیم. ما عموماً برای انجام ندادن یک کار خاص، فهرستی از کارهای دیگر را به ذهن می آوریم و آنها را بهانه می کنیم. یک روانشناس ، ایده جالبی دارد. او می گوید من با بیماری «به تعویق انداختن» کنار آمده ام و به آن ساختار داده ام. به این شکل که بر خلاف توصیه عمومی که می گویند کارها را به ترتیب اهمیت انجام دهید، من همیشه فهرستی از کارهای خود را همراه دارم و به محض اینکه احساس می کنم می خواهم از وظیفه «الف» فرار کنم، سعی می کنم وظیفه «ب» یا «ج» یا «د» را انجام دهم. شاید تقدم و تأخر کارها به هم بریزد و برخی از کارها با تأخیر انجام شوند، اما حداقل این کار بیشتر نوعی «فرار رو به جلو» است تا «بازگشت رو به عقب».
شاید اگر قرار بود از برایان تریسی تقلید کنیم، به جای اینکه بگوییم: «اول قورباغه را قورت بده!» می توانیم بگوییم: «اگر حوصله قورت دادن قورباغه را نداری، میتوانی برای فرار از این کار سخت، فعلاً با خوردن همین پشه کوچک خود را سرگرم کرده و از خوردن قورباغه فرار کنی. با این کار حداقل گامی به پیش نهاده ای!».


منبع: www.motamem.org
 

انتهای پیام