۱۳۹۵/۷/۱۷
2:30
ویزیٹ:3328
رویدادها
مسابقه محرم شماره 4 |
|
جهت ورود به مسابقه اینجا را کلیک کنید.
حضرت قاسم بن حسن علیهما السلام
نوجوان شهید عاشورا در رکاب سیدالشهداء علیه السلام ، فرزند گرامی امام حسن مجتبی علیه السلام. وی صاحب همان سخن معروف « اَحْلی مِنَ العَسَل » در شب عاشوراست که مرگ را شیرین تراز عسل می دانست . روز عاشورا سن او 13سال بود . برای میدان رفتن از امام خویش اجازه خواست . اباعبدالله علیه السلام چون نگاه به او افکند ، وی را به آغوش کشید و گریست ، آنگاه اجازه داد. قاسم ، خوش سیما بود . سوار بر اسب شد و عازم میدان گشت . رجزی که می خواند ، در معرفی خود و مظلومیت حسین علیه السلام بود :
اِن تُنکرُونی فَاَنَا ابنُ الحَسَن سِبطُ النبِی المُصطَفی وَالمُؤ تَمَن
هذا حُسَینٌ کالاَسیرِ المُرتَهَن بَینَ أناسٍ لاسُقُوا صَوْبَ المُزَن
در جنگی دلاورانه به شهادت رسید . هنگامی که بر زمین می افتاد ، عمویش ابا عبدالله (ع) خود را به بالین او رساند ولی او در حال جان دادن بود . پیکر او را آورد و کنار شهدای اهل بیت قرار داد. در زیارت ناحیه مقدسه که از زبان امام زمان است، نام او همراه با سلام حضرت مهدی بر او بیان شده و به کیفیت رفتن سیدالشهداء (ع) به بالین او در حال جان دادنش و نفرین قاتلان قاسم و دشواری این لحظه که او عمو را به فریادرسی بخواند و او نتواند یاری اش کند اشاره شده است : « السلامُ عَلَی القاسِمِ بنِ الحَسَنِ بنِ عَلِی ، المَضرُوبِ هامَتُهُ المَسلُوبِ لامَتُهُ ، حینَ نادَی الحُسَینَ عَمهُ فَجَلی عَلَیهِ عَمهُ کالصقرِ وَ هُوَ یفْحَصُ بِرِجلَیهِ الترابَ، وَ الحُسَینُ یقُولُ : بُعدا لِقَومٍ قَتَلُوک وَمن خَصْمهم یومَ القِیامَةِ جُدک وَابُوک ، ثُم قالَ : عَز وَ اللهِ عَلی عَمک اَن تَدْعُوهُ فَلا یجیبَک ، اَو اَنْ یجیبَک وَ اَنتَ قَتیلٌ جَدیلٌ فَلاینْفَعُک ، هذا وَاللهِ یومٌ کثُرَ واتِرُهُ وَ قَل ناصِرُه . »
شعر علی انسانی برای حضرت قاسم علیه السلام
اى عمو فتح نمایان کردم دشمنان را همه حیران کردم
اى عمو در بر تو گویم فاش آمدم تا که بگیرم پاداش
تن بىتاب مرا تاب بده مزد پیروزى من آب بده
تو که جاى پدر من بودى تو که چون تاج سر من بودى
بشتاب و تن من پیدا کن حکم سربازى من امضا کن
باغبان سوى میدان رو کن گل پرپر شدهات را بو کن
بین چگونه به تو قربان شدهام پایمال سم اسبان شدهام
اى گل پرپر بدست کیستى بوى تو مىآید و خود نیستى
گشته از زخم فزون بانگ تو کم یا عسل چسبانده لبهایت بهم
من نگویم با عمو کن گفتگو لب گشا یکبار و یک عمو بگو
حضرت ابوبکر بن حسن بن علی علیهم السلام
از شهدای کربلا ، فرزند امام مجتبی (ع) . مادر او کنیز ( ام ولد ) بود . از مدینه همراه عمویش امام حسین علیه السلام به کربلا آمد و روز عاشورا پس از شهادت قاسم بن حسن ، خدمت سید الشهداء آمد و اجازه میدان طلبید و به میدان رفت و پس از نبردی دلاورانه به شهادت رسید . قاتلش عبدالله بن عقبه بود . نام این شهید بزرگوار در زیارت ناحیه مقدسه هم آمده است .
حضرت عبدالله بن حسن بن علی علیهم السلام
نوجوان 11 ساله ، فرزند امام حسن مجتبی (ع) که روز عاشورا ، وقتی دید سیدالشهداء بر زمین افتاده است ، برای دفاع از عمو به سوی میدان شتافت و در دفاع از عموی مظلومش جنگید و عده ای را کشت و با تیغ بحربن کعب به شهادت رسید . برخی هم نقل کرده اند حرمله ، با شمشیر ، دست او را که در آغوش عمویش حسین قرار گرفته بود قطع نموده همانجا شهیدش کرد.
حضرت عَون بن عبدالله بن جعفر علیهم السلام
پسر حضرت زینب علیها السلام که همراه برادر دیگرش محمد ، روز عاشورا در نبرد تن به تن با سپاه کوفه به شهادت رسید . عون و برادرش ، پس از حرکت امام حسین (ع) از مدینه ، در پی کاروان راه افتادند و در منزلگاه « ذات عرق » خدمت امام رسیدند . نامش در زیارت ناحیه مقدسه هم آمده است .
حضرت محمد بن عبدالله جعفر علیهم السلام
پسر حضرت زینب و عبدالله بن جعفر ، که روز عاشورا در رکاب سیدالشهداء (ع) به شهادت رسید . او و برادرش عون ، پس از خروج امام حسین (ع) از مکه ، در میان راه به او پیوستند و در کربلا در نبرد تن به تن با دشمن در محاصره قرار گرفتند و شهید شدند .
برگرفته از فرهنگ عاشورا- جواد محدثی
انتهای پیام |
|